بی تو بهار شد...
ஜ دوباره بهار شد جایت خالیست ஜ
به یاد همه ی از دست رفتگان
اونایی که سالها پیش با ما بودن
اما هنوز هم جاشون خالیه...
مادر بزرگ ، پدر بزرگ و خواهر عزیزم جایتان خالی...
سال نو می شود. زمین نفسی دوباره می کشد.
برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند
و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز
دوباره…من…تو…ما…
کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…
پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟…
زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و
چون همیشه امیدوار و سال نو مبارک…
ضمن تبریک سال نو و آرزوی سالی سرشار از مهربانی و محبت
التماس دعا
نظرات شما عزیزان:
سبزی زمین را با آبی آسمان
به نیت تحقق تمام آرزوهای معقول و زیبایـــــتان
به هم گره می زنم و امیــــــــدوارم
پــروردگار مهـــــربان
تا آخر سال شما را به آنها برساند...
خوش بگذره
سبــــــــــــــــز
و یادشان گرامــــــــــــــــــی باد
امیدوارم که سال پرباری داشته باشی با آرامش مسعود خان
دلم از دلتنگیت گرفت...
امیدوارم امسال سال خوبی برات باشه
بعد از آخرین نگاه تلخ تو...
لبریز شد...
دریاچه ی صبرم ...!
و من همیشه صبور...
دیگر صبور نیست!
و امروز...
بعد از آخرین نگاه تلخ تو...
ایستاده ام هنوز !
و میدانم...
صبر که تمام شود و بمانم...
عشق...
آغاز خواهد شد ...!